1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

به نظر می‌رسد درصورت افزایش تولید ودادن مشوق ها و انگیزه های لازم به تولید کنندگان ، باعث می گردد مقدار زیادی از سرمایه های کشور از بخش های غیر مولدی همچون دلالی، بازار طلا، ارز و غیره به سمت بخش تولید حرکت نماید و همین امر باعث اثرات صدتورمی و کاهش تورم می گردد

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

عوامل ساختاری همچون تحریم های آمریکا باعث شد که ترس از کاهش میزان سرمایه در دسترس،سرمایه های مردم به سمت بخش های غیر مولد همچون طلا، مسکن و... پیش برود. افزون بران، فقدان حمایت های لازم و کافی از بخش تولید، ورشکستگی بسیاری از کارخانجات و... نیز باعث گردید مردم علاقه چندانی به هدایت سرمایه های خود به سمت تولید نشان ندهند.

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

هردو مورد درکاهش تورم موثر است

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

انضباط مالی وبهره وری

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

در شرایط کنونی که کشورتحت شدیدترین تحریم ها قرار دارد لازم است دولت کنترل بخش اعظم فعالیت های اقتصادی را دردست گیرد. فراموش نشود که در شرایط تحریم، جنگ و...افزایش آزادسازی اقتصادی تنها منجر به افزایش تورم و...میگردد.در دولت های توسعه گرایی همچون کره جنوبی، ژاپن و ...در مراحل اولیه شروع پروسه رشد اقتصادی، دولت سکاندار اصلی پیشبرد توسعه اقتصادی بوده است و تنها پس از اینکه صنایع به مرحله خوداتکایی لازم رسیدند فرایند آزادسازی اقتصادی شروع گردید

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

   از منظر جامعه شناسی اقتصادی انتظارات تورمی و به تبع آن بخشی از نرخ واقعی تورم در یک جامعه با تصور افراد از قدرت پول ملی رابطه معکوس دارد. به عبارت دیگر هر اندازه که پول یک کشور نزد مردم ضعیف قلمداد شود، پذیرش بیشتری برای تجربه نرخ های بالای تورمی در آن جامعه وجود خواهد داشته. در چنین وضعیتی تورم توسط صاحبان مشاغل گوناگون از طریق بالا بردن قیمت کالا یا خدمات صنف مربوطه، تشدید می گردد. 

    از سوی دیگر یکی از مولفه های موجد قدرت برای پول ملی افزایش تولید است. این افزایش تولید علاوه بر این که با قرار دادن کشور بر روی ریل رونق اقتصادی به تقویت پول ملی می انجامد، با تداعی نمودن وجود «ثبات اقتصادی» در جامعه، موجب بازگشت حس آرامش به بازار گشته، به تبع آن انتظارات تورمی شهروندان را کاهش  می دهد. کاهش انتظارات تورمی در جامعه نیز دست کم از تشدید التهاب بازار توسط مردم جلوگیری می کند.

نکته قابل تامل در مدل تحلیلی یاد شده این است که به همان اندازه که تمرکز بر رونق تولید مهم است، توجه به ذهنیت افراد، گروه ها و به ویژه فعالان اقتصادی از این منظر که تصمیمات و اقدامات حاکمیت را تا چه حد در مسیر حرکت به سمت ثبات اقتصادی تلقی می کنند نیز حائز اهمیت است.   

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

در کنار شاخص های اقتصادی نظیر تولید، صادرات و...که تاثیر آنها بر تورم غیر قابل انکار است، تاثیر دو عامل مشکلات ساختاری حوزه اقتصاد کشور و نیز جو روانی و انتظارات تورمی شکل گرفته در جامعه طی سال های اخیر بر میزان تورم را نباید از نظر دور داشت. در این میان نقش محوری را عوامل ساختاری می تواند داشته باشد.

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

به نظر می رسد حرکت بطئی بر اساس یک نقشه راه حساب شده در مسیر تک نرخی نمودن ارز، زمینه کاهش تدریجی نرخ تورم را در میان مدت فراهم می کند. 

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

حرکت در مسیر آزاد سازی  اقتصاد در بخش های مختلف، نهادینه سازی مکانیسم بازار و تا حد ممکن واسپاری امور اقتصادی به مردم تنها گزینه ای است که در میان و بلند مدت باید به سمت آن رفت. اما در کوتاه مدت ترکیبی از تمهیدات اشاره شده در متن سوال می تواند راهگشا باشد؛ اعمال انضباط مالی سخت گیرانه تر خصوصا در شرکت های دولتی، کاهش هزینه های اضافی، حذف مقررات دست و پاگیر، بازنگری در روش ها و جایگزینی رویه های فیزیکی با فرایندهای الکترونیکی مبتنی بر وب و ... 

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

1- جلوگیری از خلق پول توسط بانک ها 2- جلوگیری از بنگاه داری بانک ها 3- کاهش هزینه های نظامی - امنیتی از طریق تنش زدایی در منطقه 4- اجرای طرح های اجتماع محور فقر زدایی در مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ 5- احیاء اقتصاد روستاها با بهیه سازی شیوه های  اقتصادی سنتی نیم قرن قبل زندگی روستایی 6- مهاجر فرستی سازمان یافته نیروی کار به نحوی که بخش قابل توجهی از درآمد ارزی آنها به داخل کشور منتقل شود.تمرکز زدایی از اقتصاد و اعطای آزادی عمل نسبی به استان ها

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

در طولانی مدت رشد تولید اثر مستقیم بر مهار تورم دارد زیرا باعث می شود تا میزان سرمایه گذاری در بازار ارز و طلا به سمت تولید برود و همین امر باعث کاهش تورم خواهد شد

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

ارتباط مستقیم بین رشد اقتصادی و تورم در کشورهای در حال توسعه وجود دارد در سال ۱۴۰۱ و بیشتر شدن فعالیت های اقتصادی و افزایش نقدینگی افزایش تورم امری بدیهی بود اما در دراز مدت می توان با افزایش مشارکت های مردمی در اقتصاد و رشد سریع تر تولید نه تنها از بالا رفتن تورم جلوگیری کرد بلکه باعث کاهش چشمگیر آن هم خواهیم بود

به نظر میرسه مهمترین عامل ،عوامل ساختاری باشد

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص تاثیر بیشتری خواهد داشت 

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

خارج کردن بانک ها از دلالی ارز ، طلا و مسکن سریعترین راهکار برای مهار تورم است به هیچ بانکی اجازه داده نشود با سرمایه اش وارد این بازارها شود و فقط و فقط باید در تولید سرمایه گذاری کند خارج کردن بانک ها از سفته بازی ها و دلالی ها سریعترین راه مهار تورم است در غیر اینصورت هیچ راهکاری موثر نخواهد بود و موقت به عنوان تسکین کوتاه مدت عمل خواهد کرد

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

مشارکت مردم در طرح های بزرگ تولیدی ،نقدینگی در دست مردم باید به سمت طرح های تولیدی ملی و دولتی برود که با نرخ سود مشارکت بالاتری نسبت به نرخ سود بانکی باشد و البته اگر نظارت درستی بر روی بانک ها وجود داشته باشد خود بانک ها می توانند جذب نقدینگی را انجام دهند و طرح های تولیدی که از طرف دولت برای بانک ها تعریف شده را اجرا کنند و هم بانک ها سود خوبی کسب می‌کنند و از دلالی خارج می‌شوند و هم نقدینگی کاهش می یابد و هم مشارکت مردمی اتفاق می افتد 

درصورتی که پیشنهادی درخصوص این چالش دارید ذکر نمایید. :

همانطور که در پاسخ سوالات قبلی نوشتم در این خصوص بانک ها نقش مهمی ایفا می کنند اولا کنترل و نظارت بر روی بانک ها ثانیا حضور بانک ها در تولید و ثالثا مشارکت مردم در طرح های ملی تولیدی و اقتصادی 

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

یکی از عوامل عمده ایجاد تورم وجود نقدینگی هست  (برخی صحبتها نیز در مورد تاثیر قیمت ارز بر تورم و انتظارات مردم و ... صحبت میکنند که هر کدام در جای خود بحث دارد ولی شما در نظر بگیرید اگر تورم در کشور نباشد ایا فنر ارز فعال میشود؟ ارز مانند سایر کالاها هنگامی که تورم باشد افزایش قیمت خواهد داشت و سرکوب قیمت ارز توسط دولت در نهایت منجر به جهش ارزی و تاثیر مجدد بر تورم میشود) بنابراین در واقعیت و بر اساس عمق نگری و نه سطحی نگری میتوان عامل تورم را نقدینگی دانست حال چرا نقدینگی که باید چرخ تولید را به حرکت درآورد و از عوامل افزایش تولید برشمرده شده است در ایران منجر به تورم میشود؟ همانطور که مستحضرید در دهه 80 با ایجاد بانکهای خصوصی و روی کار آمدن این بانکها دعوا برای نرخ بهره بین بانک ها و رقابت بهره ای ایجاد شد بعدتر بانکها با توجه به حسابداری تعهدی، خاصیت اهرمی، نرخ ذخیره جزیی، اعتماد مردم و افزایش استفاده از پول اعتباری متوجه شدند میتوانند به راحتی سندی را ایجاد کنند که قدرت پول را دارد و فقط با ایجاد اعداد میتوان پول خلق کرد بنابراین بانکهای خصوصی در شرایطی وارد کشور شدند که زمینه سیاستگذاری کشور اماد نبود از این رو در ذیل نظارت ضعیف بانک مرکزی بانکها توانستند خلق پول  برای افراد ذی نفع انجام داد و از درصدهای مجاز فراتر بروند و شروع به وام دهی کردند. توجه داشته باشد که از کل حجم پول اقتصاد 15 درصد توسط بانک مرکزی چاپ شده و مابقی توسط بانکها حلق شده است و همچنین از کل پول کاغذی تنها دو درصد در دست مردم است.

حال بانکها حجم عظیمی از منابع مالی را در اختیار ذی نفعان قرار داده اند که این وارد هر بازاری شود تقاضای بازار را به شدت افزایش داد و ان بازار را تورمی میکند همانظور که دربازار مسکن و ... رخ داد. با افزایش قیمت یک کالا مثل مسکن به طبع قیمت سایر کالاها افزایش خواهد یافت و تورم ایجاد میشود

حال اگر این حجم عظیم نقدینگی به سمت تولید میرفت مسلما باعث تورم نمیشد و منجر به رشد و تولید میشد که البته باید زیر ساختهای ان فراهم باشد تا این محقق شود.

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

این سوال را در سوال قبلی پاسخ دادم و به نظرم عدم نظارت بانک مرکزی به بانکها عامل مهمی در تورم ایجاد شده است.

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

یک/ با ملاحظه سوابق تغییرات نرخ ارز در کشور و وجود جهش های ارزی که اتفاق افتاده است تقریبا میتوان گفت تاکنون نظام ارزی کشور به صورت نظام ارزی ثابت عملا اداره شده است هرچند در قانون به صورت مدیریت شناور گفته شده. 

حال در نظر بگیرید ما نظام نرخ ارز ثابت را در نظر بگیریم هنگامی که تورم در کشور وجود دارد و قیمت کالاها افزایش و ارزش پول ملی کاهش میابد  به طبع باید نرخ ارز بالا برود و چون نظام نرخ ارز ثابت است نرخ ارز تغییر نمیکند ولی در نهایت دولت بخاطر مجبور به افزایش یکباره نرخ ارز میشود که همان فنر ارزی و جهش ارزی صورت خواهد گرفت.

به نظر ما باید برگردیم به منشا؛ چرا تورم هست و چرا ارزش پول ملی کاهش میابد و...

که از منشا اصلی افزایش نقدینگی میباشد و البته نااطمینای نسبت به اینده اقتصاد و سیاستهایی غلطی که اجرا میشود در زمینه تولید نیز بی تاثیر نیست.

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

دولت باید سعی کند اعتماد عمومی را به جامعه برگرداند تا از این طریق انتظارات تورمی کاسته شود برای مثال از تغییرات ناگهانی سیاستها پرهیز کند و از افزایش قیمت کالاهایی که منجر به تورم میشود مثل همین نرخ ازر و یا بنزین و ... جلوگیری کند و در زمینه مسکن بایددولت ورود کند ما مسکن در کشور کم نداریم ولی متاسفانه در سالهای اخیر به مسکن مانند یک کالای سرمایه ای نگاه شده و حتی طرف خانه اش را خالی بگذارد با توجه به تورمی که هست برایش همچنان صرفه دارد. برای این منظور شاید نگاه به سیاستهای دولت المان در زمینه مسکن راهگشا باشد. در انجا به مسکن بعنوان یک کالای خصوصی نگاه نمیشود و اصولا به شکل یک کالای عمومی دیده میشود و به طبع ان قیمت گذاری و سیاستهای و قراردادها متفاوت است.

یا مثلا در زمینه واردات خودرو وقتی که ما با کمبود ارز مواجهه هستیم طرح و اجرای این سیاست چه لزومی دارد و ...

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

هم اکنون که دولت قدم های خوبی برای تسهیل اخذ مجوز برداشته و همچنین در زمینه تامین مالی بنگاه های خرد در مسیری غیر از بانک نیز طرحهایی اجرا شده است اگر دولت همین موارد را ادامه دهد و زیرساختهای لازم دیگر که تولید کننده بدان نیاز دارد را ایجاد کند از رکود نیز خارج خواهیم شد.

درصورتی که پیشنهادی درخصوص این چالش دارید ذکر نمایید. :

ارزیابی کیفیت دارایی بانکها توسط بانک مرکزی  و وزرات اقتصاد و دارایی منجر به کاهش قدرت خلق پول بانکها خواهد شد و این مورد در ماده 57 لایحه برنامه هفتم توسعه است که پیشنهاد میشود به صورت جد دنبال شود.

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

مهار تورم و رشد تولید از بیانات مقام معظم رهبری است که به مسؤلین اجبار کرده است.
در اصل ما باید تورم را مهار کنیم و اینکار روش‌های مختلفی دارد ولی حضرت امام خامنه‌ای خواستار رفع تورم توسط تولید هستند.
حالا چگونه می‌شود توسط تولید تورم را مهار کرد؟
ایجاد موقعیت کار تولیدی توسط مردم، بدون فروش مواد خام یا ثروت اصلی کشور می‌توانیم نقدینگی را کاهش و تورم را پایین بیاوریم

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

در کنار شاخص های اقتصادی نظیر تولید، صادرات و...که تاثیر خیلی خوبی بر کاهش تورم می‌گذارند، تاثیر دو عامل، مشکلات ساختاری حوزه اقتصاد کشور و نیز تحریم‌ها، طی سال های اخیر، تورم شکل گرفته  را نباید نادیده گرفت. در این میان نقش محوری را دلالی‌های بانک‌ها می تواند داشته باشد

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

 افزایش ثبات مالی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص تاثیر بیشتری خواهد داشت

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

سریعترین راهکار، خارج کردن بانک ها از دلالی ارز، طلا و مسکن است؛ بانک نباید در این‌ها نقش داشته باشد و باید به تولید و کار آفرینی کمک کند تا تورم کم شود و به قول مقام معظم رهبری بانک‌ها برای ایجاد و ساخت بانگاه‌های تولیدی و زودبازده به بخش خصوصی کمک کنند و الا با بالا‌آمدن هر کاخ کوخ‌های ببشتری ایجاد می‌شود

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

مشارکت مردم در طرح های بزرگ تولیدی ،نقدینگی در دست مردم بجای ورود در حوزه‌های طلا، ارز و مسکن فرای نیازشان، باید به سمت طرح های تولیدی و ملی برود که با نرخ سود مشارکت بالاتری، نسبت به نرخ سود بانکی باشد و بانک ها، خود میتوانند جذب نقدینگی را البته بدون دلالی انجام دهند و طرح های تولیدی که از طرف دولت برای بانک ها تعریف شده را اجرا کنند، هم بانک ها سود خوبی کسب می‌کنند و از دلالی خارج می‌شوند و هم نقدینگی کاهش می‌یابد و هم مشارکت مردمی اتفاق می افتد

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

به نظر می رسد لازمه افزایش تولید در اقتصاد نابسمانی چون اقتصاد فعلی، افزایش مشوق های تولید و تورم کنترل شده می باشد در واقع در برخی مواقع تورم خود نیز نوعی مشوق افزایش تولید می باشد. افزایش تولید و مهار تورم در صورتی یک ارتباط مستقیم با هم خواهند داشت که یک فضای رقابتی بین تولید کنندگان مختلف در یک بستر و اتمسفر اقتصادی نسبتا آرام بر جامعه حکمفرما باشد.

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

به طور قطع ناکارآمدی ساختار اقتصادی و جریان نقدینگی ساز با عدم محوریت تولید و همچنین وابستگی زیاد کالای استراتژیک کشور به ارزهای خارجی مسبب تورم سال های گذشته می باشد

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

ایده آل ترین راه حل در حال حاضر در اقتصاد فعلی، افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی به نظر می رسد

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

انضباط مالی و برنامه ریزی های درست اقتصادی

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

افزایش قدرت خرید از طریق کالابرگ ها با حفط شرایط عدم افزایش تورم و تولید نقدینگی بدون پشتوانه.

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

سلام علیکم اگر بخواهیم تورم را کنترل نماییم دو پارامتر نیاز داریم : 1 رشد تولید 2 - کنترل بر قیمت تمام شده و سود متعارف . حال اگر مثل مافیای خودرو ساز فقط هدف سیر کردن مشتری باشد و نظارتی بر کیلوی چند ( قیمت تمام شده بعلاوه سود منطقی ) نباشد همواره رشد تورم و سود جویی مافیایی را خواهیم داشت . و عرضه و تقاضا با نداشتن رقیب خارجی بدون عواض گمرکی و حمایت دولت تاثیری بر تورم ندارد . لذا نسبت کاهش تورم با رقابت در تولید و واردات آزاد با عوارض معقول مهیا خواهد شد .

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

مهمترین دلایل بر می گردد به اقتصاد بیمار که ریشه در دولت های قبل دارد . اگر در همان سالی که اختلاس میلیاردی اتفاق افتاد . فرد دستگیر شده اعدام و تمام اموال منقول و غیر منقول او به خزانه واریز می شد دیگر شاهد خروج کامیون های شمش طلا و هزاران میلیارد ارز که پشوانه پول ملی بودند نبودیم . لذا ما به جای ایجاد موانع جهت جلوگیری از هرج و مرج اقتصادی بدنبال برخورد هستیم . فشار تقاضا یا فشار هزینه بیشتر اثرات تبلیغ روانی توسط مزدوران یا سربازان خط مقدم استکبار در داخل است . وقتی سرباز صهیونیست 100 ، 200 ، 700 مسکن  یا مغازه را تجمیع می کند بدون حتی یک ریال مالیات مازاد بر درآمد . نتیجه جو روانی و تبلیغ کمبود مسکن  و مغازه برای اشتغال باعث گرانی اجاره بها و احساس خطر برای کسانی که تازه زندگی تشکیل می دهند و باعث گرانی و تورم می شود . وقتی لوازم ساخت و ساز مثل سیمان و میلگرد و آهن آلات براحتی صادر و ورود آنها با عوارض گمرکی بالا انجام می شود ندانم کاری دولتمردان است . لذا می توان عوامل ساختاری را از مهمترین دلایل رشد تورم دانست

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

وقتی سخن از ثبات پولی به میان می آید باید قانونی وضع گردد که کسی نتواند براحتی ارز خارج کند و اگر خواست ارز با قیمت چند برابر به او داده شود . بطور مثال کسی که در آمدش از این کشور بوده و چندین میلیون ارز به قیمت روز از کشور خارج می کند هم ارزش پول ملی کم می شود و هم تورم ایجاد می گردد . نکته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد دولت باید بداند چقدر ارز یا شمش طلا و سکه در کشور وجود دارد . وقتی در زیر زمین ها و گاو صندوق ها انباشت می شوند تورم یا کاهش ارزش پول ملی را بدنبال دارد لذا طرح اینجانب که در قسمت نخبگان نیز مختصری از آن ارائه شده باید تمامی پرداخت ها الکترونیکی شده و داشتن هرگونه ارز و سکه جرم محسوب شود و نقدینگی به بانک سپرده شود تا هم شفاف سازی و هم هدایت نقدینگی به سمت تولید مهیا شود . نباید ارز و سکه و شمش که پشتوانه پول ملی است مثل پیاز و سیب زمینی خرید و فروش شود . اقتدار یکی از صفات الهی است و مردم حکومت تشکیل می دهند تا از بیت المال استفاده کنند برای عدالت و جلوگیری از ظلم و هرج و مرج لذا برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی  ایجاد موانع مثل طرح بنده در مقابل آنها می تواند ثبات اقتصادی و افزایش ارزش پول ملی و کاهش تورم را بوجود بیاورد

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

سیاست غیر پولی یعنی کنترل و نظارت بر تولید و عرضه . اگر برای هر تولید قیمت ماده اولیه و نفر کار ساعت برای قیمت تمام شده کنترل و سود منطقی بستگی به تولید ( تولید انبوه سود کمتر و تولید اندک سود بیشتر ) مشخص و روی قطعه یا کالا حک گردد و فروش بیشتر جرم سنگین در نظر گرفته شود حتی مصادره کارخانه . دیگر نه شاهد احتکار خواهیم بود و نه افزایش تورم . چون اگر کالایی قیمتی روی آن حک شده دو سال هم فروش نرود با همان قیمت باید بفروش برسد لذا دیگر نه احتکار به نفع است و نه گران فروشی و تبلیغ و رقابت در ارزان فروشی شکل خواهد گرفت . البته اقتدار و سالم سازی کادر دولتی در اولویت است

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

رکود نتیجه تزریق نقدینگی است اگر بجای یارانه های نقدی حمایتمان از مردم در زمینه های درمانی ،  حمل و نقل ، گردشگری ، خوراک ، پوشاک ، لوازم خانگی و ساختمانی و... باشد . بطور مثال کسانی که مسکن می سازند برای هر طبقه 50 کیسه سیمان رایگان یا 10 شاخه تیر آهن ،یا تازه مزدوجین بجای وام ازدواج یک یخچال ،فریزر یا تلویزون یا فرش و.. به آنها داده شود و مبلغی برای رهن منزل  یا کارکنان دولت هر 3 ماه یک کیسه برنج 5 کیلو روغن چند عدد مرغ و ... داده شود . درمان رایگان باشد و هزینه حمل و نقل عمومی به حداقل برسد مثل مترو دیگر شاهد رکود نخواهیم بود . حتی کارخانجات دولتی می توانند رونق بگیرند . البته در طرح اینجانب به آنها اشاره شده

درصورتی که پیشنهادی درخصوص این چالش دارید ذکر نمایید. :

یک اتاق فکر نیاز است تا یک بررسی انجام شود و عوامل و دلایل کنترل تورم در بعضی دولت ها و افزایش افسارگسیخته در بعضی مورد مطالعه قرار گیرد تا به نقاط ضعف و قوت و عوامل تاثیر گذار برسیم تا با کنترل و رفع آسیب ها ثبات و آرامش روحی روانی را در جامعه مهیا کنیم . تبلیغات  و سرمایه گذاری سربازن دشمن را در بخش های حساس ضروری مردم مثل تجمیع(مسکن و لوازم ساحتمانی و منزل )  خنثی و با تدوین قوانین منطقی جلوی احتکار، تورم ، اختلاس ، قاچاق و ... را بگیریم

1) رابطه میان رشد تولید و مهار تورم بر مبنای شواهد سیاست‌گذاری، چگونه قابل تبیین است؟ :

بسم الله الرحمن الرحیم 

بنیان نظری اقتصاد کشور در جهت توسعه و رشد بر پایه ایجاد محرک های پولی شکل گرفته و در این ساخت بانک ها قدرت اول اقتصاد می شوند و دولت از این طریق موثرترین بازیگر می شود چون بزرگترین مالک بانک می باشد هرچند قدرت ذاتی بر بانک های دیگر ندارد.

رشد تولید و مهار تورم در شرایطی محقق می شوند که در صدد خدشه به این بنیان باشیم و در جهت خلاف حرکت کنیم نه در جهت تقویت این ساخت عملیاتی شده.

در این راستا اقتصاد اجتماعی مهمترین مقوله میشود و امید و وحدت اصل اقتصاد قرار می گیرند و رشد سرمایه گذاری اجتماع مردم حلقه وصل مهار تورم و رشد تولید می شود

2) از دیدگاه شما مهم‌ترین دلایل رشد تورم طی سال‌های گذشته و به‌طور خاص در سال ۱۴۰۱ چیست؟ کدام یک از عوامل سه‌گانه 1. فشار هزینه، 2. فشار تقاضا و 3. عوامل ساختاری، در تشدید تورم‌ در سال‌های اخیر در اقتصاد ایران نقش محوری داشته‌اند؟ :

با توجه به شرایط واقعی اقتصاد ایران از جمله عدم عدالت در توزیع درآمد و وجود اختلاف طبقاتی شدید و همچنین وجود تحریم ها ، زیست بومی تشکیل شده است فشار تقاضا اثر گذاری خود را بر تورم از طریق فشار هزینه ایجاد می کند این حرف به این معنا است خلق نقدینگی غیر متوازن و غیر عادلانه باعث تمرکز این تقاضا در ارز و ملک و خودرو و سکه شده است و این فعل از طریق جهش ارزی فشار هزینه ای بر جامعه تحمیل می کند .

در سال 1401 به نظر من همین شرایط حاکم بود و حتی فشار هزینه ای سال گذشته به حذف ارز ترجیهی رخ داد. 

در ایران کمتر فشار تقاضا عامل مستقیم می شود و بیشتر در شرایط کمبود کالا در نبود منابع اولیه ایجاد شده که در کوتاه مدت قابل رفع می باشد.افزایش حقوق هر چند که باعث افزایش هزینه هاست ولی در این شرایط مورد بحث و جدل نمی تواند باشد به دلیل اینکه افزایش حقوق در جبران هزینه ای زندگی می باشد و رعایت نکردن این حق مانند اینست که زندگی کردن را محرک تقاضا و عامل تورم بدانید در عین درستی بی ربط ترین مسئله می باشد

3) در شرایط فعلی اقتصاد ایران، اتخاذ کدام یک از سیاست‌های 1. افزایش ثبات پولی و حفظ نقدینگی در یک سطح بهینه مشخص و 2. تغییر نظام ارزی کشور از شناور مدیریت شده به نظام ارزی ثابت، در دستیابی به هدف مهار تورم و رشد تولید مؤثر خواهد بود؟ :

در شرایط فعلی هیچ کدام راه حل نمی باشند بلکه نیاز داریم به یک تغییر ماهیت در نظام پولی کشور و این مسیر به قطع باید تدریجی باشد.

این تغییر ماهیت به این معنا است ریال از بی پشتوانه بودن رها شود و دارای ثبات معامله و همچنین دارای قدر معین شود. 

در حال حاضر بدنه نظام مالی و حکومتی از این ایده بسیار دور هستند و بهتر می دانم مسیر تدریجی را شرح بدهم.

در حال حاضر بیشترین قدرت خلق نقدینگی در اختیار بانک های عامل می باشد و این ویژگی باعث شده مجریان نظام پولی و محرک های پولی و هدایت نقدینگی در اختیار این سیستم ناکارآمد قرار گیرد ناکارآمدی این سیستم فراتر شرایط عارضی می باشد و جزئی از ذات آن می باشد دلیل این امر اینستکه ذات بانک به خصوص بانک های تجاری یا همان عامل در جمع آوری پول و شبهه پول ها می باشد و درنهایت در اختیار قراردادن اعتبارات در دست افراد محدود تر است و همچنین این مسیر از اموال مردم شخصیت زدایی می کند و روابط اجتماعی تنزل میدهد در نتیجه در جامعه معضلات بسیاری ایجاد می شود.

مهمترین تغییر در این حالت گرفتن جا به جایی قدرت خلق نقدینگی از بانک های عامل به حکومت و در اختیار مردم قرار دادن این قدرت نه به وسیله وکالت مانند سیستم بانکداری بلکه به صورت تفویض قدرت بدون واسطه به مردم.

ساخت و سازکار پیشنهادی را در فایل پیوست می باشد

4) کدام یک از سیاست‌های غیرپولی و ساختاری که ‌می‌توانند منجر به مهار تورم شوند (نظیر انضباط مالی، بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله و ...)، در شرایط فعلی اقتصاد ایران و در کوتاه مدت قابل توصیه است؟ :

در شروع کار در هر جامعه ای نیاز به امید دارد و در امر اقتصاد نتیجه این امید در سرمایه گذاری در تولید خود را نشان می دهد البته این دو رابطه عکس هم دارند و سرمایه گذاری مفید باعث افزایش امید می شود.

 برای افزایش سرمایه گذاری در تولید سهم غیر تولید در ارزش افزوده باید به حداقل برسد و این امر در بسیاری از رشته ها باعث کاهش قیمت در کنار افزایش سود چند برابری تولید می شود.

سیاست هایی که این امر را ایجاد می کنند عبارتند از:

افزایش سهم صندوق های مردمی و خصوصی در تامین سرمایه در گردش در قبال کاهش سهم اعتبارات بانکی و همچنین تکمیل زنجیره های تولید

احیاء و ایجاد تعاونی های مصرف خرد و کوچک (مشوق های مالی)

ایجاد بازار های صادراتی مردم محور بر پایه تعاون تولید و کار ( نه سرمایه)

5) جلوگیری از بروز رکود در اقتصاد کشور در شرایط اتخاذ سیاست‌های ضد تورمی، چگونه و با چه ابزارهای سیاستی ممکن است؟ :

چه در صورت اتخاذ سیاست های کاهش رشد نقدینگی و چه سیاست نظام ارزی ثابت هر دو موجب رکود می شوند یکی از طریق کاهش سرمایه گذاری و دیگری از ثابت ماندن درآمد ها و بالارفتن هزینه ها تولید ضربه می خورد در نتیجه رکود رخ می دهد.

نیاز به سیاست دیگر همانطور که گفتم لازم است لکن برای فرار از رکود افزایش مشارکت مردمی بهترین راه است اولین اصل در این را دعوت و توسل به مردم است و پایه روش ها و اساس آن حرف زدن با مردم است

توسعه صندوق های پیشرفت منطقه ای و کشوری با تضمین دولتی از طریق سرمایه های دولتی در بستر بورس بهترین راه کوتاه مدت در جهت افزایش سرمایه گذاری و ضد رکود می باشد.

بارگذاری فایل پشتیبان (غیرضروری) :

فایل

درصورتی که پیشنهادی درخصوص این چالش دارید ذکر نمایید. :

ایجاد و پایه گذاری نظام مالی و پولی نوین بر پایه حکمرانی مردمی(فایل پیوست)